چنبر گشتن (دَرْ کُ لَهْ تَ) چنبر شدن. خم شدن. کمانی شدن: ز بار منت او گشت گویی بدین کردار پشت چرخ چنبر. لبیبی. رجوع به چنبر شود ادامه... چنبر شدن. خم شدن. کمانی شدن: ز بار منت او گشت گویی بدین کردار پشت چرخ چنبر. لبیبی. رجوع به چنبر شود لغت نامه دهخدا